کلمه جو
صفحه اصلی

باذامک

لغت نامه دهخدا

باذامک. [ م َ ]( اِ ) یکی از انواع صفصاف است. ( تذکره داود ضریر انطاکی ص 71 ). خِلاف. نوعی درخت باشد. رجوع به خلاف و صفصاف شود. || قسمی از بید. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: