قدسی قاضی نور

قدسی قاضی نور (زاده ۱۳۲۵ در لنگرود) نقاش، داستان نویس و شاعر اهل ایران است وی از پیشروان ادبیات کودک و نوجوان در ایران است.
«دختری با پیراهن صورتی»، مؤسسه انتشارات نگاه
«چه کسی به چشم پسرک عینک زد» (۱۳۵۰)
داستان «آرزو»
«ماهی بعدی»
داستان «مهمانی مهتاب»
«آب که از چشمه جدا شد»
«دو پرنده» (برگزیدهٔ سال شورای کتاب کودک را به دست آورد)
«هیچ مثل خواب نبود»
«هشتمین پرنده»
داستان «فاصله» (به کارگردانی فتحعلی اویسی به صورت فیلم کوتاهی به نام «سه شنبه آخری» درآمد که فیلم نامهٔ آن جایزه گرفت)
داستان «تعمیرگاه»
داستان «ای جا کجاست»
داستان «چه کبوتری»
داستان «آقا معلم»
داستان «دوطبقه»
داستان «پشت پستوی مشهدی باقر»
داستان «درخت عناب»
داستان «یک اتفاق ساده»
داستان «همه بهانه است»
داستان «بهترین باغ وحش دنیا»
داستان «اعتصاب»
داستان «مدرسه انقلاب»
داستان «پدر بزرگ نمی میرد»
داستان «من از ماهی آموختم»
داستان «ویتنام گواهی است»
داستان «چشمهای آدم برفی»
داستان «مثل باران»
مجموعه شعر «مثل یک حباب آبی»
مجموعه داستان «دختری با پیراهن صورتی»
داستان کودکان «زندگی»
در سال ۱۳۲۵ خورشیدی در لنگرود به دنیا آمد پدر وی کارمند و مادرش خانه دار بودند. در سن ۱۲ سالگی به تهران مهاجرت کرد. در رشته نقاشیاز دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل شد و در یکی از مدارس جنوب تهران مشغول به تدریس ش. در سال ۱۳۵۰ نخستین داستان کودکان خود را به نام «چه کسی به چشم پسرک عینک زد» به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۳۵۲ داستان «آرزو» را نوشت که از سوی شورای کتاب کودک به عنوان بهترین کتاب سال برگزیده شد. در همان سال نیز برنده دیپلم افتخار هانس کریستین آندرسن از کشور یونان شد.

قدسی قاضی نور (زاده ۱۳۲۵) نقاش، داستان نویس و شاعر اهل ایران است.
• «مادر گفت نه! قوی بودن همیشه این طور نیست و دست هاش رو مشت کرد. بعد گفت قوی بودن گاهی هم این طوریه؛ و مشتش رو مث یه گل نیلوفر باز کرد.»• «شنیده بود آدم ها دو جورند، آن ها که با حسرت هاشان زندگی می کنند و دیگران که با عادت هاشان. هرگز نشنیده بود. آیا نوع سومی هم هست؟»