کلمه جو
صفحه اصلی

داگلاس ادامز

دانشنامه عمومی

داگلاس آدامز. داگلاس نوئل آدمز( ۱۱ مارس ۱۹۵۲- ۱۱ مه ۲۰۰۱ ) (به انگلیسی: Douglas Adams)، نویسنده ای است انگلیسی که شهرتش بیشتر، به خاطر " کتاب راهنمای مسافران کهکشان" است.این اثر، نخستین بار، در سال ۱۹۷۸ به عنوان یک کمدی رادیویی، توسط بی بی سی، پخش گردید. بعدها این اثر، به صورت یک تریلوژی، شامل پنج کتاب، یک سریال تلویزیونی، چندین اثر نمایشی، یک بازی کامپیوتری و در سال ۲۰۰۵ به صورت یک فیلم سینمایی، در دسترس عموم قرار گرفت. کتاب راهنمای مسافران کهکشان، تنها در زمان حیات آدمز، بیش از پانزده میلیون نسخه، فروش داشته است. برخی از طرفداران داگلاس آدمز، به خاطر امضای ناخوانایش او را با نام باپ اد Bop Ad می شناسند.
کتاب راهنمای مسافران کهکشان (سال ۱۹۷۹) The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy
رستورانی در انتهای جهان (سال ۱۹۸۰) The Restaurant at the End of the Universe
زندگی، جهان و همه چیز (سال ۱۹۸۲) Life, the Universe and Everything
بدرود، و ممنون از آن همه ماهی (سال ۱۹۸۴) So long, and Thanks For All the Fish
کتاب راهنمای مسافران آینده (سال ۲۰۰۱) سریال رادیویی برای بی بی سی (تنها چهار بخش آن پیش از مرگش پخش شد) The Hitchhiker’s Guide to the Future
آدمز همچنین، به عنوان یکی از حامیان جانوران و محیط زیست، شناخته شده است. او بی خدا بود و خود را یک بی خدای بنیادگرا می نامید. او کلمه بنیادگرا را از این رو بکار می برد تا این شبهه برای کسی پیش نیاید که او آگنوستیک است. زیست شناس نام آور ریچارد داوکینز کتاب خود بنام " توهمی بنام خدا "(بازگردانی شده به فارسی به نام پندار خدا) را به او تقدیم کرده است. او در مورد مرگ آدمز نوشته است : "علم و دانش یک دوست و ادبیات یک روشنگر را از دست داده است. گوریلهای کوهی و کرگدنهای سیاه یک حامی دلاور را از دست داده اند."
Wikipedia contributors, "Douglas Adams," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Douglas_Adams&oldid=347478652 (accessed March ۷، ۲۰۱۰

نقل قول ها

داگلاس آدامز. داگلاس آدامز (۱۱ مارس ۱۹۵۲- ۱۱ مه ۲۰۰۱) نویسنده انگلیسی است.
• «آیا برای اینکه ببینیم باغ زیباست باید باور کنیم که پریانی هم ته باغ هستند.» -> راهنمای مسافران مجانی کهکشان
• «امروز باید پنج شنبه باشد. تاحالا هیچ وقت با پنجشنبه کنار نیامده ام.» -> سفر آرتور دنت با تاکسی به کهکشان ها/ ۱۹۸۱ پایان فصل ۲
• «خیلی ها به این نتیجه رسیدند که مرتکب اشتباه بزرگی شده اند زمانی که از درخت ها پائین آمدند، بعضی ها هم گفتند درخت ها راهی بودند که به ترکستان ختم می شدند، ما می بایستی اقیانوسیه را ترک نکنیم.» -> با تاکسی از میان کهکشان/ فصل ۱
• «دین ایده های خاصی در بطن خود دارد که مقدسات، یا محرمات یا مانند آن نامیده می شوند. و معنای مقدس و محرم بودن شان این است که شما نباید یک کلمه حرف بد در مورد این ایده ها یا انگاره ها بزنید. مبادا چنین کنید. چرا نباید؟ چون که نباید.» -> سخنرانی زایاگان کمبریج، سمپتامبر ۱۹۹۸
• «در ابتدا کهکشان خلق شد و این خیلی ها را عصبانی کرد و در همه جا به عنوان حرکتی نادرست ارزیابی می شد.» -> مهمانخانهٔ انتهای کهکشان/ ۱۹۸۰
• «در ارزشیابی ِ فصل بهار اغراق شده است.» -> یک بلیط رفت و برگشت به روپرت/ فصل ۲
• «فرضیه ای وجود دارد که به این اصل معتقد است: اگر روزی کسی پیدا شود که از چند و چون وجود کهکشان پرده برگیرد، کهکشان بی درنگ ناپدید می شود و چیز عجیب و غریبی جانشینش می گردد.» -> مهمانخانهٔ انتهای کهکشان/ ۱۹۸۰
• اگر فقط یک نفر دیوانه باشد به آن دیوانه می گویند اما اگر بسیاری از افراد دیوانه باشند آنها را مومن می گویند.• «خداوندا! مرااز دانستن چیزهایی که نیاز به دانستن آن ها ندارم حفظ کن. مرا حتی حفظ کن از این که بدانم چیزهایی دانستنی هستند که من نمی دانم. همچنین مرا حفظ کن تا ندانم که تصمیم گرفته ام چیزهایی را ندانم!.»• «هر زمان که از خواب برمی خیزی و از خود می پرسی که امروز،چه کارهای خوبی انجام خواهم داد؟ به یاد داشته باش که وقتی خورشید غروب می کند،قسمتی از زندگی تو را با خود می برد..»


کلمات دیگر: