کلمه جو
صفحه اصلی

به سرعت عملی انجام دادن

مترادف و متضاد

pop (فعل)
زدن، ترکاندن، ترکیدن، با صدا ترکیدن، پراندن، بی مقدمه اوردن، بی مقدمه فشار اوردن، به رهن گذاردن، به سرعت عملی انجام دادن


کلمات دیگر: