کلمه جو
صفحه اصلی

به حرکت انداختن

مترادف و متضاد

move (فعل)
تحریک کردن، بازی کردن، تکان دادن، حرکت کردن، سیر کردن، وادار کردن، حرکت دادن، جنبیدن، بجنبش دراوردن، به حرکت انداختن، متاثر ساختن


کلمات دیگر: