کلمه جو
صفحه اصلی

حذیق

لغت نامه دهخدا

حذیق. [ ح َ ] ( ع ص ) نعت است از حذق و حذاقت. صفت از حذق. محذوق. ( منتهی الارب ). بریده شده. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: