نام اسب فقیم بن جریر است .
خباس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خباس. [ خ َب ْ با ] ( ع اِ ) غنیمت. || بنده. || شیر بیشه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
خباس. [ خ ُ ] ( اِخ ) نام اسب فقیم بن جریر است. ( منتهی الارب ).
خباس. [ خ ُ ] ( اِخ ) نام اسب فقیم بن جریر است. ( منتهی الارب ).
خباس . [ خ َب ْ با ] (ع اِ) غنیمت . || بنده . || شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
خباس . [ خ ُ ] (اِخ ) نام اسب فقیم بن جریر است . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: