خاموش ماندن از عجز بیان یا از ترس و بیم . یا درنگ نمودن . یا منقبض گردیدن . یا تیز نگریستن .
تبجیم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تبجیم. [ ت َ ] ( ع مص ) خاموش ماندن از عجز بیان یا از ترس و بیم. || درنگ نمودن. || منقبض گردیدن. || تیز نگریستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: