کلمه جو
صفحه اصلی

تبرکه

لغت نامه دهخدا

( تبرکة ) تبرکة. [ ت َ رَ ک َ ] ( ع مص ) مقیم شدن : تبرک بالمکان ؛مقیم شد در آنجا. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).

تبرکة. [ ت َ رَ ک َ ] (ع مص ) مقیم شدن : تبرک بالمکان ؛مقیم شد در آنجا. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: