جحنة. [ ج ُ ح َن ْ ن َ ] (ع ص ) زن بد در جماع کردن است .
جحنه
لغت نامه دهخدا
جحنة. [ ج ُ ن َ ] (ع اِ) کنه . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (شرح قاموس ). قُراد. (قطر المحیط).
( جحنة ) جحنة. [ ج ُ ن َ ] ( ع اِ ) کنه. ( منتهی الارب ) ( از قطر المحیط ) ( شرح قاموس ). قُراد. ( قطر المحیط ).
جحنة. [ ج ُ ح َن ْ ن َ ] ( ع ص ) زن بد در جماع کردن است.
جحنة. [ ج ُ ح َن ْ ن َ ] ( ع ص ) زن بد در جماع کردن است.
کلمات دیگر: