جانوری است که آن را راسو گویند
پرسق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پرسق. [ پ ُ س ُ ] ( اِ ) جانوری است که آنرا راسو گویند و بعربی ابن عرس خوانند اگر درون شکم او را نمک سود کرده او را خشک سازند دو مثقال آن دفع [ رنج ] بادِ سَموم [ زدگی ] کند. ( برهان ).
کلمات دیگر: