کلمه جو
صفحه اصلی

باریاباذی

لغت نامه دهخدا

باریاباذی. ( ص نسبی ) منسوب است به باریاباذ محله ای در مرو نزدیک دروازه شارستان. ( از انساب سمعانی ).

باریاباذی. ( اِخ ) ابوهیثم و بقولی ابوالقاسم یزیغ بن هیثم باریاباذی امام محله خود بود. عبداﷲبن محمود گفت یزیعبن هیثم مؤذن مسجد من بود و در آن مسجد منزل داشت. وی از چند تن حدیث کرد و چند تن نیز از وی روایت دارند. رجوع به انساب سمعانی شود.

باریاباذی . (اِخ ) ابوهیثم و بقولی ابوالقاسم یزیغ بن هیثم باریاباذی امام محله ٔ خود بود. عبداﷲبن محمود گفت یزیعبن هیثم مؤذن مسجد من بود و در آن مسجد منزل داشت . وی از چند تن حدیث کرد و چند تن نیز از وی روایت دارند. رجوع به انساب سمعانی شود.


باریاباذی . (ص نسبی ) منسوب است به باریاباذ محله ای در مرو نزدیک دروازه ٔ شارستان . (از انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: