کلمه جو
صفحه اصلی

جحدمه

لغت نامه دهخدا

( جحدمة ) جحدمة. [ ج َ دَ م َ ] ( ع مص ) سخت دویدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

جحدمة. [ ج َ دَ م َ ] ( اِخ ) غیرمنسوب است. ابوجناب از آباد بنقل از تجرید ذهبی گوید او را صحبت و روایتی است. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة قسم اول و چهارم شود.

جحدمة. [ ج َ دَ م َ ] (اِخ ) غیرمنسوب است . ابوجناب از آباد بنقل از تجرید ذهبی گوید او را صحبت و روایتی است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة قسم اول و چهارم شود.


جحدمة. [ ج َ دَ م َ ] (ع مص ) سخت دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: