کلمه جو
صفحه اصلی

جحوه

لغت نامه دهخدا

( جحوة ) جحوة. [ ج َح ْ وَ] ( ع اِ ) یک گام. ( منتهی الارب ) ( لسان از ذیل اقرب الموارد ). یک گام زدن است. ( شرح قاموس ). || روی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). وجه. ( قطر المحیط ).
جحوه. [ ج َح ْ وَ ] ( اِخ ) نام رودی است. ( شرح قاموس ).

جحوه . [ ج َح ْ وَ ] (اِخ ) نام رودی است . (شرح قاموس ).


جحوة. [ ج َح ْ وَ] (ع اِ) یک گام . (منتهی الارب ) (لسان از ذیل اقرب الموارد). یک گام زدن است . (شرح قاموس ). || روی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). وجه . (قطر المحیط).



کلمات دیگر: