قاضی ربیحاوی (زاده ۱۳۳۵ در آبادان) نویسنده ایرانی-بریتانیایی است.
«نخل و باروت»
«خاطرات یک سرباز»
«از این مکان»
گیسو
پسران عاشق
مادر قاضی، فردی هنردوست بود که همواره او را به فعالیت هنری تشویق می کرد. اما پدر قاضی به شدت مخالف هرگونه فعالیت هنری بود. در نهایت، این اختلاف باعث جدایی پدر و مادر او شد. او مادر خود را از اصلی ترین افراد در نویسنده شدن خود می داند. قاضی مدت کوتاهی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به تهران مهاجرت کرد.
او از نخستین نویسندگانی بوده که سختی های جنگ ایران و عراق را در داستان هایش بازگو کرده و از چهره های شاخص ادبیات جنگ شمرده می شود. او در نوشته های خود به آوارگان و زندگی مردم عادی آسیب دیده از جنگ می پرداخت. نخستین داستان جنگی او «توی دشت بین راه» نام داشت. احتمالا این داستان، نخستین نوشته داستانی دربارهٔ جنگ ایران و عراق است. در ادامه داستان نویسی دربارهٔ جنگ، در سال ۱۳۶۰ کتابی به نام «خاطرات یک سرباز» چاپ انتشارات ققنوس نوشت که مجموعه ای از ۵ داستان کوتاه جنگی بود. این کتاب، نخستین کتاب در ژانر ادبیات ضد جنگ در ایران است. چهل هزار نسخه از این کتاب در مدت کوتاهی به فروش رفت. با انتشار برخی داستان های این کتاب در برخی نشریه های رادیکال (بدون اطلاع نویسنده)، قاضی ربیحاوی به زندان اوین افتاد.
پس از آزادی از زندان و بسته شده کانون نویسندگان ایران، برای ادامه فعالیت و ارتباط هنرمندان با یکدیگر، او با همکاری هوشنگ گلشیری گروه غیر رسمی و غیرقانونی «جلسات پنج شنبه» را پایه گذاری کرد. با برگزاری جلسات این گروه در مکان های متفاوت، فعالیت این گروه، چهار سال امکان ادامه یافت. در این دوران، قاضی، بهترین نوشته های خود را مانند «گیسو» به تحریر در آورد. داستان دیگر او به نام «حفره» جنجال های زیادی به پا کرد. این داستان، دربارهٔ شخصی است که به جنگ می رود تا شهید شود. اما متوجه می شود که شهادت او، در اصل چیزی جز خودکشی نیست و برخلاف آن چیزی است که به او گفته شده بود پس از شهادت صاحب زندگی بهتری خواهد شد.
«نخل و باروت»
«خاطرات یک سرباز»
«از این مکان»
گیسو
پسران عاشق
مادر قاضی، فردی هنردوست بود که همواره او را به فعالیت هنری تشویق می کرد. اما پدر قاضی به شدت مخالف هرگونه فعالیت هنری بود. در نهایت، این اختلاف باعث جدایی پدر و مادر او شد. او مادر خود را از اصلی ترین افراد در نویسنده شدن خود می داند. قاضی مدت کوتاهی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به تهران مهاجرت کرد.
او از نخستین نویسندگانی بوده که سختی های جنگ ایران و عراق را در داستان هایش بازگو کرده و از چهره های شاخص ادبیات جنگ شمرده می شود. او در نوشته های خود به آوارگان و زندگی مردم عادی آسیب دیده از جنگ می پرداخت. نخستین داستان جنگی او «توی دشت بین راه» نام داشت. احتمالا این داستان، نخستین نوشته داستانی دربارهٔ جنگ ایران و عراق است. در ادامه داستان نویسی دربارهٔ جنگ، در سال ۱۳۶۰ کتابی به نام «خاطرات یک سرباز» چاپ انتشارات ققنوس نوشت که مجموعه ای از ۵ داستان کوتاه جنگی بود. این کتاب، نخستین کتاب در ژانر ادبیات ضد جنگ در ایران است. چهل هزار نسخه از این کتاب در مدت کوتاهی به فروش رفت. با انتشار برخی داستان های این کتاب در برخی نشریه های رادیکال (بدون اطلاع نویسنده)، قاضی ربیحاوی به زندان اوین افتاد.
پس از آزادی از زندان و بسته شده کانون نویسندگان ایران، برای ادامه فعالیت و ارتباط هنرمندان با یکدیگر، او با همکاری هوشنگ گلشیری گروه غیر رسمی و غیرقانونی «جلسات پنج شنبه» را پایه گذاری کرد. با برگزاری جلسات این گروه در مکان های متفاوت، فعالیت این گروه، چهار سال امکان ادامه یافت. در این دوران، قاضی، بهترین نوشته های خود را مانند «گیسو» به تحریر در آورد. داستان دیگر او به نام «حفره» جنجال های زیادی به پا کرد. این داستان، دربارهٔ شخصی است که به جنگ می رود تا شهید شود. اما متوجه می شود که شهادت او، در اصل چیزی جز خودکشی نیست و برخلاف آن چیزی است که به او گفته شده بود پس از شهادت صاحب زندگی بهتری خواهد شد.
wiki: قاضی ربیحاوی