کسیکه ریشش نازک بوده و انبوه نباشد . کوسه .
تنک ریش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تنک ریش. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ] ( ص مرکب ) کسی که ریشش نازک بوده و انبوه نباشد. ( ناظم الاطباء ). کوسه. کوسج. خفیف اللحیة. زبرقان. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
کلمات دیگر: