دیدبانی و نظارت نظاممند و مداوم منطقۀ نبرد برای تهیۀ بهموقعِ اطلاعات برای فرمانده عملیات رزمی راهکنشی
مراقبت رزمی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{combat surveillance} [علوم نظامی] دید بانی و نظارت نظام مند و مداوم منطقۀ نبرد برای تهیۀ به موقعِ اطلاعات برای فرمانده عملیات رزمی راهکنشی
کلمات دیگر: