کلمه جو
صفحه اصلی

بز گوش

فرهنگ فارسی

در میان دره سیاه بن را گویند .

لغت نامه دهخدا

بزگوش. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) در میان دره ، سیاه بن را گویند.

بزگوش. [ ب ُ ] ( اِخ ) یکی از کوههای آذربایجان. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 24 شود.

بزگوش. [ ب ُ ] ( اِخ ) از اشعار شاهنامه برمی آید که محلی بوده است :
ز بزگوش تا شهر مازندران
رهی زشت و فرسنگهای گران.
فردوسی.
ز بزگوش و سگسار و مازندران
کس آریم با گرزهای گران.
فردوسی.
وز آن روی بزگوش تا نرم پای
چو فرسنگ سیصد کشیده سرای.
فردوسی.

دانشنامه عمومی

بزگوش، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خوی استان آذربایجان غربی ایران است.
این روستا در دهستان رهال قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۷۷نفر (۴۱ خانوار) بوده است.

گویش مازنی

/bez goosh/ سبزی جنگلی شبیه گوش بز که اغلب در نوعی خوراک به نام ماش پتی مصرف می شود

سبزی جنگلی شبیه گوش بز که اغلب در نوعی خوراک به نام ماش پتی ...


پیشنهاد کاربران

بِزگوش رو تات های الموت و طالقان میگن
نام یک گیاه هست


کلمات دیگر: