( اسم ) مقامی است در موسیقی قدیم .
قریه ایست در سوی شرقی مصر
قریه ایست در سوی شرقی مصر
اشکر. [ ] (معرب ، اِ) قسمی پارچه . رجوع به اشکری شود.
اشکر. [ اَ ک َ ] (ع ن تف ) سپاسدارتر. حق شناس تر.
- امثال :
اشکر من بروقة . رجوع به بروقة شود.
اشکر من کلب .
اشکر. [ اَ ک ُ ] (اِخ ) قریه ای است در سوی شرقی مصر. (از معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ).
چوب و شاخه های خشک درخت – خرده چوب