منسوب باسله . کسیکه بنوک زبان تکلم می کند .
اسلی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
اسلی. [ اَ س َ لی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب باسله. کسی که بنوک زبان تکلم میکند.
گویش مازنی
اشک
/asli/ اشک
پیشنهاد کاربران
نامی ترکی است
که معشوقه کرم بوده
و در داستان های زبان ترکی بسیار معروف است
که معشوقه کرم بوده
و در داستان های زبان ترکی بسیار معروف است
بلاتکلیف بودن
تک. یکتا
آسلی به معنی نشاط و شادى و اصالته
صلاحیت, فعال, مدرن, شاد, سخاوتمند
چشم آهویی، زیبا رو
کلمات دیگر: