کلمه جو
صفحه اصلی

اسکت

لغت نامه دهخدا

اسکت. [ اِ ک َ / اَ ک َ ] ( ع اِ ) اسکة. یکی از اسکتان. ( منتهی الارب ). رجوع به اسکتان شود.

اسکت. [ اِ ک ُ ] ( اِخ ) ژان. رجوع به اری ژن شود.

اسکت. [اِ ک ُ ] ( اِخ ) والتر. رجوع به اسکات ( والتر ) شود.

اسکت . [ اِ ک َ / اَ ک َ ] (ع اِ) اسکة. یکی از اسکتان . (منتهی الارب ). رجوع به اسکتان شود.


اسکت . [ اِ ک ُ ] (اِخ ) ژان . رجوع به اری ژن شود.


اسکت . [اِ ک ُ ] (اِخ ) والتر. رجوع به اسکات (والتر) شود.


گویش مازنی

/esket/ سبک – چابک - سلامت کامل ۳پابرجا

۱سبک – چابک ۲سلامت کامل ۳پابرجا



کلمات دیگر: