کلمه جو
صفحه اصلی

برنت

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا


دانشنامه عمومی

برنت ممکن است در یکی از معانی زیر به کار رود:
برنت، روستایی در شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران
نفت خام برنت نوعی نفت سبک و شیرین دریای شمال
برنت، تگزاس شهری در ایالت تگزاس آمریکا
برنت شهری در ایالت آلاباما در کشور آمریکا
برنت، اکلاهما شهری در ایالت اکلاهما آمریکا
کارول برنت هنرپیشه و خواننده اهل آمریکا
ریچارد برنت سیاستمدار آمریکایی قرن نوزدهم
رابرت برنت نخستین شهردار شهر واشینگتن پایتخت ایالات متحده آمریکا

دانشنامه آزاد فارسی

بِرِنْت (Brent)
برون شهری در شمال غربی لندن بزرگ تر، شامل حومه های ویمبلی و ویلزدن، با ۲۴۳هزار نفر جمعیت (۱۹۹۱). برخی از مکان های معروف و مهم آن عبارت اند از ورزشگاه ویمبلی (۱۹۲۳)، سینما کیلبرن استیت (۱۹۳۷)، بزرگ ترین سینمای اروپا در زمان ساخت، مرکز خرید برنت کراس (۱۹۷۶)، نخستین مرکز خرید منطقه ای در اروپا، معبد نیزدِن (۱۹۹۵)، بزرگ ترین معبد هندو خارج از هند، نمایشگاه و مرکز همایش های ویمبلی (۱۹۷۷). مارک تواین نویسندۀ امریکایی، کتابخانۀ کِنزال رایز را در ۱۹۰۰ افتتاح کرد.

گویش مازنی

/barnet/ نام روستایی در حوزه ی خانقاپی سوادکوه - نام روستایی در هزارجریب

۱نام روستایی در حوزه ی خانقاپی سوادکوه ۲نام روستایی در هزارجریب ...


پیشنهاد کاربران

گشادگی میان دوتپه هستش
چون روستای برنت میان دوتپه قرار دارد بخاطر همین می گویند برنت
یا مثلا در راهسازی ی اصصلاح هستش میگویند برنت ش کن یعنی این گشادگی برطرف کن


کلمات دیگر: