بزری. [ ب َ را ] ( ع ص ) زن سینه برآمده پشت درآمده. ( ناظم الاطباء ).
بزری. [ ب َ ] ( ص نسبی ) نسبت به بزر و آن دانه ایست که از آن روغن می گیرند. ( از انساب سمعانی ).
بزری. [ ب َ ] ( ص نسبی ) نسبت به بزر و آن دانه ایست که از آن روغن می گیرند. ( از انساب سمعانی ).