نم گیر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) قسمی خیمه و شامیانه که برای دفع مضرت شبنم بر پا کنند.
1. دارای توانایی بارز در تسریع میعان بخار آب 2. مادهای که خواص فیزیکی آن براثر بخار آب تغییر چشمگیر مییابد
لغت نامه دهخدا
نم گیر. [ ن َ ] ( نف مرکب ) که نم و رطوبت را از چیزی برگیرد و آن را خشک کند. || ( اِ مرکب ) قسمی خیمه و شامیانه که برای دفع مضرت شبنم برپا کنند. ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). نم گیره. ( آنندراج ) :
نم گیر دولتش به طنابی که بسته اند
بر سایبان حفظ خدا استوار باد.
نم گیر دولتش به طنابی که بسته اند
بر سایبان حفظ خدا استوار باد.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).
فرهنگستان زبان و ادب
{hygroscopic} [علوم جَوّ] 1. دارای توانایی بارز در تسریع میعان بخار آب
2. ماده ای که خواص فیزیکی آن براثر بخار آب تغییر چشمگیر می یابد
کلمات دیگر: