sternutatory
سعوط
فارسی به انگلیسی
snuff
فرهنگ فارسی
( اسم ) عطسه آور ( دارو ) معطس .
فرهنگ معین
(سَ ) [ ع . ] (اِ. ) عطسه آور (دارو )، معطس .
لغت نامه دهخدا
سعوط. [ س َ ] ( ع اِ ) دارو به بینی ریختنی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دارویی را گویند که اندر بینی چکانند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). ج ، سعوطات. دارو که در بینی افکنند. ( مهذب الاسماء ). آنچه در بینی کنند و مایع باشد باین اسم نامند و از اختراعات جالینوس است و عودالعطاس نیز به این اسم نامند. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به ضریر انطاکی ص 193 شود.
فرهنگ عمید
دارویی عطسه آور که در بینی بریزند.
کلمات دیگر: