کلمه جو
صفحه اصلی

شکا

فرهنگ فارسی

( اسم ) بز کوهی . توضیح این کلمه به سبب مشابهت با کلمه شکار و نیز بدان جهت که بز کوهی را شکار کنند به صورت شکار نیز استعمال شود .
کفته شدن ناخن کسی

فرهنگ معین

(شُ ) (اِ. ) بزکوهی .

لغت نامه دهخدا

شکا. [ ش َ ] ( اِ ) به معنی شقاست. ( فرهنگ اوبهی ). تیردان. ( لغت فرس اسدی ). شغا. ترکش. جعبه. کنانه. شقا. ( یادداشت مؤلف ) :
به تیر غمزه دل عاشقان شکار کند
عجب تر آنکه به تیری که از شکا نه جداست.
ابوعبداﷲ ادیب ( از لغت فرس اسدی ).
و رجوع به مترادفات کلمه شود.

شکا. [ ش ُ ] ( اِ ) شوکا. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شوکا شود.

شکا. [ ش َ ] (اِ) به معنی شقاست . (فرهنگ اوبهی ). تیردان . (لغت فرس اسدی ). شغا. ترکش . جعبه . کنانه . شقا. (یادداشت مؤلف ) :
به تیر غمزه دل عاشقان شکار کند
عجب تر آنکه به تیری که از شکا نه جداست .

ابوعبداﷲ ادیب (از لغت فرس اسدی ).


و رجوع به مترادفات کلمه شود.

شکا. [ ش ُ ] (اِ) شوکا. (ناظم الاطباء). رجوع به شوکا شود.


دانشنامه عمومی

شکا یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در استان شمالی لبنان واقع شده است.
فهرست شهرهای لبنان

گویش مازنی

/shokaa/ کوچکترین آهوی ایران – شوکا

کوچکترین آهوی ایران – شوکا


پیشنهاد کاربران

در منطقه ماهم ( ملایر ) به بز کوهی شکار گفته میشه که قطعا همون شکا هست


کلمات دیگر: