( اسم ) دفتر راهنمای یک شهر یا یک کشور . توضیح احتراز از استعمال این کلم. بیگانه اولی است .
یا گیدورنی نقاش ایتالیایی است که به سال ۱۵۷۵ م به دنیا آمده و تا سال ۱۶۴۲ م زندگی کرده است .
(اِ.) مرغ گوشت ربا، غلیواج ، زغن .
[ فر. ] (اِ.) دفتر راهنمای یک شهر یا یک کشور.
گید. (اِ) مرغ گوشت ربا را گویندکه غلیواج است و او شش ماه نر و شش ماه ماده می باشدو بعضی گویند یک سال نر و یک سال ماده است . (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا). غلیواز. (الفاظ الادویه ). غلیواژ. کلیواژ. زغن . خاد. (فرهنگ جهانگیری ). مؤلف فرهنگ نظام در معنی این کلمه گوید: ظاهراً همان جانور است که مشابه بود به غلیواج و آن نوع علی حده است و به هندی نر آن را گیده گویند به دال مخلوط التلفظ به هاء. || کنایه از کسی که رجولیت و غیرت و حمیت نداشته باشد. مشهور است که شخصی را شخصی پرسید که راست است که غلیواج شش ماه نر و شش ماه ماده می باشد جواب داد که از کسی باید پرسید که یک سال غلیواج بوده . و بنا برآن است که کسی را که رجولیت و غیرت و حمیت نباشد به گید نسبت کنند و گیدی گویند. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). بی رگ . و رجوع به گیدی شود.
گید. (اِخ ) یا گیدو رنی . نقاش ایتالیائی است که به سال 1575 م . بدنیا آمده و تا سال 1642 م . زندگی کرده است . وی به ظرافت و روشنی بیان و رنگ آمیزی آثار خود معروف بوده .
گید. (فرانسوی ، اِ) درفارسی به معنی راهنمای شهر یا کشور به کار می رود.
دو تا پنج جوانه ی شالی که یک جا نشا شود