کله معلق
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
معلق با سر
فرهنگ معین
( ~ . مُ عَ لَ )(ص مر. ) (عا. ) سرنگون ، واژگون .
لغت نامه دهخدا
کله معلق. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ ] ( اِ مرکب ) در تداول عامه ، معلق با سر. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کله معلق زدن شود. || حَباجُعَل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به حباجعل شود.
کلمات دیگر: