کلمه جو
صفحه اصلی

فشارش

فارسی به انگلیسی

keystroke

فرهنگ فارسی

( اسم ) فشار دادن .

فرهنگ معین

(فِ رِ ) (اِمص . ) فشار دادن .

لغت نامه دهخدا

فشارش. [ ف ِ رِ ]( اِمص ) فشار دادن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بزر سفره پشت از فشارش امعاء
بسیم کان میان ران ز جنبش اعصاب.
خاقانی.

دانشنامه عمومی

فشارش (زمین شناسی). فشارش یا فشردگی (انگلیسی: Compression) در زمین شناسی به مجوعه ای از تنش گفته می شود که با جهت همگرا به سمت مرکز سنگ وارد می آید. مقاومت فشاری عبارت است از بیشینه تنش فشاری که می تواند به یک ماده پیش از شکستن آن وارد شود. هنگامی که بیشینه تنش فشاری در جهت افقی وارد می شود، پدیده راندگی می تواند است روی دهد که نتیجه آن کوتاه و ضخیم شدن آن بخش از پوسته زمین است. اگر بیشینه تنش فشاری در جهت عمودی وارد شود، بخشی از سنگ به شکل گسل عادی شکسته می شود که نتیجه آن گسترش افقی و نازک شدن عمودی یک لایه مشخص از سنگ است. تنش فشاری همچنین می تواند باعث چین خوردگی سنگ ها نیز شود. به دلیل بزرگای زیاد تنش سنگ ایستایی در صفحه های زمین ساختی، تغییر شکل در مقیاس زمین ساختی همیشه به دلیل تنش فشاری خالص است.
کشش (زمین شناسی)
برش (زمین شناسی)


کلمات دیگر: