<div class="boxBd">فنومنولوژی. [ ف ِن ُ م ِ ن ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) تحقیق فلسفی درباره پدیده هایی که به روح ما عرضه میشوند و شرح و بیان آنها. ( فرهنگ فارسی معین ).</div>

فنومنولوژی. [ ف ِن ُ م ِ ن ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) تحقیق فلسفی درباره پدیده هایی که به روح ما عرضه میشوند و شرح و بیان آنها. ( فرهنگ فارسی معین ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">(فِ نُ مِ نُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) تحقیق فلسفی دربارة پدیده هایی که به روح ما عرضه می شود و شرح و بیان آنها.</div>

(فِ نُ مِ نُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) تحقیق فلسفی دربارة پدیده هایی که به روح ما عرضه می شود و شرح و بیان آنها.

فرهنگ معین

پیشنهاد کاربران

فِنومنیعنی پدیده ، و لوژی به معنای شناختن که در فارسی به پدیدار شناسی ترجمه شده است . بعبارتی یعنی : <br>تفسیر چیزهایی که در جلو چشم انسان پدیدار می شود یا " به نظرش " می رسند.<br>

فِنومنیعنی پدیده ، و لوژی به معنای شناختن که در فارسی به پدیدار شناسی ترجمه شده است . بعبارتی یعنی : تفسیر چیزهایی که در جلو چشم انسان پدیدار می شود یا " به نظرش " می رسند.