( اسم ) ۱ - نیک مشغول شونده در کاری . ۲ - دور رونده در شهرها جمع : متوغلین .
متوغل
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مُ تَ وَ غِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - نیک مشغول شونده در کاری . ۲ - دور رونده در شهرها، ج . متوغلین .
لغت نامه دهخدا
متوغل. [ م ُ ت َ وَغ ْ غ ِ ] ( ع ص ) دررونده و دور شونده در شهرها. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). کسی که سفر دور و دراز میکند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به توغل شود.
فرهنگ عمید
۱. آن که سفر دورودراز کند، کسی که به شهرهای دور سفر می کند.
۲. مبالغه کننده در کاری.
۲. مبالغه کننده در کاری.
کلمات دیگر: