رویاروی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
روبرو مقابل .
فرهنگ معین
(ق مر. ) روبرو، مقابل .
لغت نامه دهخدا
رویاروی. ( ق مرکب ) مواجه و روبروی و مقابل. ( ناظم الاطباء ) ( از یادداشت مؤلف ) :
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی.
خانه و باغ برده رویاروی.
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی.
حنظله بادغیسی.
خوبیش از بهار زیباروی خانه و باغ برده رویاروی.
نظامی.
پیشنهاد کاربران
فراروی
روبرو شدن
کلمات دیگر: