(سَ لَ ) [ ع . سفالة ] ۱ - (مص ل . ) حقیر شدن . ۲ - (اِمص . ) حقارت .
سفالت
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
سفالت. [ س َ ل َ ] ( ع مص ) رجوع به سفالة شود.
سفالة. [ س َ ل َ ] ( ع مص ) دون شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( دهار ). ناکسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سفالة. [ س َ ل َ ] ( ع مص ) دون شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( دهار ). ناکسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سفالت . [ س َ ل َ ] (ع مص ) رجوع به سفالة شود.
فرهنگ عمید
پست شدن، فرومایه شدن، فرومایگی، پستی، ناکسی.
کلمات دیگر: