نظرباز
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - کسی که بنگریستن بچهره زیبا رویان عادت دارد . ۲ - شعبده باز .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) ۱ - کسی که به نگریستن به چهرة زیبارویان عادت دارد. ۲ - شعبده باز.
لغت نامه دهخدا
نظرباز. [ ن َ ظَ ] ( نف مرکب ) چشم چران. آنکه عادت به نظر کردن خوبان دارد. آنکه دیدن روی های خوب دوست دارد. ( یادداشت مؤلف ) :
عاشق و رند و نظربازم و می گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام.
زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد.
و آنکس که درین شهر چو ما نیست کدام است.
که نظرباز دگر از عرق ایجاد کند.
عاشق و رند و نظربازم و می گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام.
حافظ.
صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد.
حافظ.
میخواره و سرگشته و رندیم و نظربازو آنکس که درین شهر چو ما نیست کدام است.
حافظ.
گل رخسار ترا اینهمه عاشق بس نیست که نظرباز دگر از عرق ایجاد کند.
صائب ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
کسی که رغبت بسیار به دیدن چهرۀ زیبا رویان دارد.
پیشنهاد کاربران
کسی که با چهره زیبای خود نظر دیگران را جذب میکند
مهر ورزان ، عاشقان
کلمات دیگر: