( اسم ) آنکه از چیزی اجتناب کند دوری کننده احتراز کننده : و همت مبارک ... از جمیع شهوات نفسانی و هوا حبس جسمانی محترز و مجتنب بوده ... جمع : مجتنبین .
احتراز شده
احتراز شده
مجتنب . [ م ُ ت َن َ ] (ع ص ) احترازشده و پرهیزشده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || نکوهیده . (ناظم الاطباء).
مجتنب . [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) از چیزی دوری کننده . (غیاث ) (آنندراج ). دوری جوینده . دوری کننده . اجتناب کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دورشونده از چیزی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پرهیزکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه پرهیز می کند از چیزی . (ناظم الاطباء). پرهیزنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و همت مبارک بر حسن تدبیر آن مصروف و معطوف و از جمیع شهوات نفسانی ... محترز و مجتنب بود. (تاریخ قم ص 4). || گوشه گیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). گوشه گیر. (ناظم الاطباء). || جنب شده . (ناظم الاطباء). جنب شونده . (از منتهی الارب ).