کلمه جو
صفحه اصلی

نمایم

فرهنگ فارسی

جمع نمیمه
( اسم ) جمع نمیمه .

( اسم ) جمع نمیمه .

لغت نامه دهخدا

نمایم. [ ن َ ی ِ ] ( ع اِ ) نمائم. ج ِ نمیمة. رجوع به نمیمة شود : به نمایم اضداد و مکاید حساد بدان رسید که در دست ناصرالدین شهید شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 357 ).

نمائم. [ ن َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ نمیمة. رجوع به نمیمة شود.

فرهنگ عمید

سخن چینی ها.


کلمات دیگر: