نمدپاره. [ ن َ م َ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) قطعه ای از نمد. ( ناظم الاطباء ) :
یکی زیغ دیدم فکنده در او
نمدپاره ترکمانی سیاه.
- نمدپاره پوش ؛ نمدپوش. ژنده پوش :
چو دید اردبیلی نمدپاره پوش
کمان در زه آورد وزه را به گوش.
یکی زیغ دیدم فکنده در او
نمدپاره ترکمانی سیاه.
معروفی.
|| نمد فرسوده و پاره شده. ( ناظم الاطباء ).- نمدپاره پوش ؛ نمدپوش. ژنده پوش :
چو دید اردبیلی نمدپاره پوش
کمان در زه آورد وزه را به گوش.
سعدی.