هزينه , ارزش , ارزيدن
کلفه
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - هر یک از لکه هایی که در آفتاب و ماه دیده میشود . ۲ - لکه ای که در صورت انسان پدید آید : ( از این می اندیشیدم که اینجا سلس گرفت و آنجا درد شکم و اینجا درد دندان و کلفه بر روی پدید آمد ) .
سرخی سیاهی آمیخته یا سرخی مایل به تیرگی یا رنج و سختی
سرخی سیاهی آمیخته یا سرخی مایل به تیرگی یا رنج و سختی
لغت نامه دهخدا
کلفه. [ ک َل َ ف َ / ف ِ ] ( ع اِ ) هر یک از لکه هایی که در آفتاب و ماه دیده می شود. ( فرهنگ فارسی معین ). کَلَف. و رجوع به کلف شود. || لکه ای که درصورت انسان پدید آید. ( فرهنگ فارسی معین ) : از این می اندیشیدم که اینجا سلس گرفت و آنجا درد شکم و اینجا درد دندان و کلفه بر روی پدید آمد. ( معارف بهأولد ).
کلفة. [ ک ُ ف َ ] (ع اِ) سرخی سیاهی آمیخته یا سرخی مایل به تیرگی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). رنگ اکلف و یا سرخی تیره و یا سیاهی که با سرخی آمیخته شده باشد. (از اقرب الموارد). || رنج و سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رنج و سختی . ج ، کُلَف . (ناظم الاطباء). مشقت . (اقرب الموارد).
فرهنگ عمید
۱. رنگ سرخ تیره.
۲. سیاهی به سرخی آمیخته.
۳. لکۀ سرخ تیره.
۲. سیاهی به سرخی آمیخته.
۳. لکۀ سرخ تیره.
دانشنامه عمومی
کَلْفَه= کلاف، توپی از نخ
گویش مازنی
/kelfe/ سردرگم - رشته ی درهم پیچیده
۱سردرگم ۲رشته ی درهم پیچیده
پیشنهاد کاربران
کلفة به معنی بها و ارزش نیز هست و به زن خدمتکار به این دلیل کلفت میگفتند که مثل کنیز از ریشه کنز موجودی باارزش بوده است. کلف بدون تشدید لام یعنی ارزش داد و با تشدید لام مثل سایر افعال ازین دست در عربی که حرف میان آنها مشدد است به وازه ای تعریف شده بین مردم اشاره دارد و کلف با تشدید لام به معنی بار سنگین برکسی نهادن و مسؤولیت به کسی دادن است. در نهایت معنی دیگر کلفت باارزش است.
کلمات دیگر: