کلمه جو
صفحه اصلی

کلیجه

مترادف و متضاد

doublet (اسم)
لنگه، قرین، کلیجه، نوعی یل یا نیم تنه

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جام. پنبه دار آجیده . ۲ - نیم تن. بلندی که دامن آن تا روی ران می افتد و کمرش کم و بیش چسبان است . غالبا کیجه را از مخمل سرخ عنابی میدوزند . سر آستین این نوع کلیجه را که مخصوص زنانست با یراق تزیین میکنند .

لغت نامه دهخدا

کلیجه. [ ک ُج َ / ج ِ ] ( اِ ) جامه پنبه دار آجیده کرده. ( ناظم الاطباء ). جامه پنبه دار آجیده. کلیچه. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیچه شود. || جامه نیم آستین کوتاه تر از قبا که در روی قبا پوشند. ( ناظم الاطباء ). قسمی لباس که بر روی دیگر جامه ها پوشند کوتاهتر از لباده و پالتو. سرداری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). نیم تنه بلندی که دامن آن تا روی ران می افتدو کمرش کم و بیش چسبان است. غالباً کلیجه را از مخمل سرخ عنابی می دوزند، سر آستین این نوع کلیجه را که مخصوص زنان است با یراق تزیین می کنند. ( فرهنگ فارسی معین ) : البسه آنها در آن وقت کلیجه کوتاهی بود که خودشان آن را سیززن می گفتند. ( التدوین ).

کلیجه. [ ک ُ ج ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 174 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

کلیجه . [ ک ُج َ / ج ِ ] (اِ) جامه ٔ پنبه دار آجیده کرده . (ناظم الاطباء). جامه ٔ پنبه دار آجیده . کلیچه . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیچه شود. || جامه ٔ نیم آستین کوتاه تر از قبا که در روی قبا پوشند. (ناظم الاطباء). قسمی لباس که بر روی دیگر جامه ها پوشند کوتاهتر از لباده و پالتو. سرداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نیم تنه ٔ بلندی که دامن آن تا روی ران می افتدو کمرش کم و بیش چسبان است . غالباً کلیجه را از مخمل سرخ عنابی می دوزند، سر آستین این نوع کلیجه را که مخصوص زنان است با یراق تزیین می کنند. (فرهنگ فارسی معین ) : البسه ٔ آنها در آن وقت کلیجه ٔ کوتاهی بود که خودشان آن را سیززن می گفتند. (التدوین ).



فرهنگ عمید

= کلوچه
۱. جامه ای که بین رویه و آستر آن پنبه دوخته باشند.
۲. نوعی نیم تنۀ بلند که دامن آن تا روی ران می رسد.

۱. جامه‌ای که بین رویه و آستر آن پنبه دوخته باشند.
۲. نوعی نیم‌تنۀ بلند که دامن آن تا روی ران می‌رسد.


کلوچه#NAME?


دانشنامه عمومی

کلیجه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کلیجه (رزن)
کلیجه (گنبد کاووس)
کلیجه (مهاباد)

دانشنامه آزاد فارسی

کُلیجه
(یا: نیم تنۀ کوتاه) پیراهن یا تن پوشی رویی. جلوباز با دامنی تا زیر زانو که از جلو تا روی شکم با دگمه بسته می شد. روی آن قبا می پوشیدند، معمولاً آن را از پارچۀ پنبه ای گل دار می دوختند و برای این که گرم باشد پنبه دوزی می شد. کلیجۀ شاه عباس صفوی با دگمه های گلابتون گاه روی سینه و گاه از پهلو بسته می شد. تصویری نیز از شاه سلیمان با درباریان و نوازندگانش به جا مانده که شاه را با کلیجه ای کوتاه و راه راه نشان می دهد که از زیر کاتبی شاه نمایان است. کلیجۀ زنان صفوی از کلیجۀ مردان آن دوره بلندتر، تا مچ پا و نیم تنۀ بالای آن چسبان بود. کلیجۀ زنان دورۀ افشاریه و زندیه آستین کوتاه بود که بر روی پیراهن و شلوار پوشیده می شد. در زمستان روی ارخالق کلیجه می پوشیدند و اغلب آستر آن را از پوست درست می کردند. کلیجه در دورۀ قاجار ازجمله پوشش عموم مردم، از پادشاه تا مردم عادی، بود. کلیجۀ این دوره، بلند با آستین هایی بلند بوده که روی قبای اصلی و بیشتر در زمستان پوشیده می شد. کلیجۀ زنان در این دوره، که به آن شاپلیکن نیز می گفتند، بدون یقه، جلوباز، در ابتدا بلندی آن تا مچ پا و حتی روی کفش بود، رفته رفته دامن آن کوتاه تر شد و به نیم تنه ای تبدیل شد که با دکمه بسته می شد و جیب های بزرگی داشت.

پیشنهاد کاربران

یک نقطه ثبتی است در مسیر رودخانه آجرلو در جنوب استان آذربایجان غربی منطقه میاندوآب - شاهین دژ

این روستا کولیجه یا همان پوستین بوده به دلیل شغل اهالی

روستایی است درنقطه صفرمرزی ترکمنستان واقع در استان گلستان شهرستان گنبدکاووس

نام چشمه ای در استان اصفهان، روستای امین آباد


کلمات دیگر: