کلمه جو
صفحه اصلی

تصویرگر

فرهنگ فارسی

تصویر کش . مصور

لغت نامه دهخدا

تصویرگر. [ ت َص ْ گ َ ] ( ص مرکب ) تصویرکش.مصور. ( آنندراج ). و رجوع به تصویرکش و تصویر شود.


کلمات دیگر: