کلمه جو
صفحه اصلی

هیا

فرهنگ فارسی

لغتی است در ایا

لغت نامه دهخدا

هیا. [ هََ ] (ع حرف ندا) از حروف ندا است برای بعید و اصل آن ایا است به معنی یا، ای . (از اقرب الموارد).


هیا. [ هی یا ] (ع اِ) لغتی است در ایّا. (از اقرب الموارد). رجوع به ایّا شود.


هیا. [ هََ ] ( ع حرف ندا ) از حروف ندا است برای بعید و اصل آن ایا است به معنی یا، ای. ( از اقرب الموارد ).

هیا. [ هی یا ] ( ع اِ ) لغتی است در ایّا. ( از اقرب الموارد ). رجوع به ایّا شود.

گویش مازنی

باهم – باهمدیگر


/hiyaa/ باهم – باهمدیگر

واژه نامه بختیاریکا

آوا؛ صدا؛ بَنگ و هیا

پیشنهاد کاربران

هَیا ، هائوو یک حرف ربطی در ایران باستان بود و به معنای که است
( ( که ) )


کلمات دیگر: