کلمه جو
صفحه اصلی

بداغ

فارسی به انگلیسی

guelder 0 rose


فرهنگ فارسی

( اسم ) گل دنبه
دهی از بخش خمام شهرستان رشت است .

لغت نامه دهخدا

بداغ. [ ب ُ ] ( اِ ) گیاهی است از تیره بداغها که برگهایش پنچه ای و گلهایش سفیدرنگند. آرایش گل آنها خوشه ای است و بنحوی است که یک گلوله درشت سفیدرنگ از گلها بوجود می آورند. افلوع. بوداغ. ( فرهنگ فارسی معین ذیل گل ). یکی از انواع زیندار و درختچه ای است زینتی و زیبا در راه میان آستارا به اردبیل موجود است. ( از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 269 ). گل دنبه. دنبه. تاغ. غَضاة. ( یادداشت مؤلف ). || در ترکی بمعنی شاخ درخت است. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). || شمشیر. ( از فردوس اللغات از غیاث اللغات و آنندراج ).

بداغ. [ ب ُ ] ( اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان طوالش است که 500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2 ).

بداغ. [ ب ُ ] ( اِخ ) دهی از بخش خمام شهرستان رشت است که 132 تن سکنه دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2 ).

بداغ . [ ب ُ ] (اِ) گیاهی است از تیره ٔ بداغها که برگهایش پنچه ای و گلهایش سفیدرنگند. آرایش گل آنها خوشه ای است و بنحوی است که یک گلوله ٔ درشت سفیدرنگ از گلها بوجود می آورند. افلوع . بوداغ . (فرهنگ فارسی معین ذیل گل ). یکی از انواع زیندار و درختچه ای است زینتی و زیبا در راه میان آستارا به اردبیل موجود است . (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 269). گل دنبه . دنبه . تاغ . غَضاة. (یادداشت مؤلف ). || در ترکی بمعنی شاخ درخت است . (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). || شمشیر. (از فردوس اللغات از غیاث اللغات و آنندراج ).


بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از بخش خمام شهرستان رشت است که 132 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2).


بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان طوالش است که 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 2).


فرهنگ عمید

بوته یا درختچه ای زینتی با گل های سفید خوشه ای که ساقه آن مصرف دارویی دارد، گل دنبه، غضاة.

دانشنامه عمومی

بداغ(نام علمی: Viburnum lentago) نام یک گونه از سرده گوله برفیان است.

دانشنامه آزاد فارسی

بُداغ (laurustinus)درختچه ای همیشه سبز، با نام علمی Viburnum tinus، از خانوادۀ پیچ امین الدوله، در منطقه مدیترانه. این درختچه در زمستان دارای خوشه هایی از گل های سفید است. این گونه در نواحی شمال و شمال غرب ایران یافت می شود.

پیشنهاد کاربران

تیره بداغ وند طایفه لوخرده ایل منجزی بهداروند *ایل منجزی صفی خانی*

بداغ خان چگنی حاکم خراسان
این مرد رشید از قوم لر بود که در زمان صفوی زندگی می کرد
و در نبردی سهمگین طوری
خانات ازبک را شکست داد
که دیگر هیچ وقت به ایران
حمله نکردند
. او کسی بود که با دلاوری
مدعیان شاه عباس را از
بین برد و او را بر تخت پادشاهی
نشاند

محل سکونت ایل لر چگنی
نیشابور. سرولایت *چکنه*در
استان خراسان رضوی

شهرستان رودبار. منجیل. لوشان در گیلان

قزوین. تهران

بیجار

. کوهدشت. دوره چگنی . ویسیان. معمولان. خرم آباد

اندیمشک. دزفول


طایفه چنگایی بهداروند
در لالی. مسجدسلیمان

در استان فارس




طایفه چنگایی *چگنی *ایل عالی جمالی
ایل بزرگ لر بختیاروند

در مسجدسلیمان. لالی. شوشتر. اهواز. اندیکا.
کوهرنگ. سردشت. اصفهان


قلعه چنگایی در لالی

خرابه های شهر چنگا در اندیکا


کلمات دیگر: