کلمه جو
صفحه اصلی

پبید

پیشنهاد کاربران

به معنای [ پی در پی ، مسمتر ، مسلسل ، سَرِهَم ]

تکرار ، دوباره کاری ، از سرگیری، دوباره انجام دادن، بازگویی، واگویی، بازگو کردن، بازگفتن، مکررررر
در ایران باستان پَبید ، آم رِد، سَبدال


کلمات دیگر: