مرورارید
مرواری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مرواری. [ م ُرْ ] ( اِ ) مروارید، در تداول عامه. رجوع به مروارید شود.
- مرواری پوکه ؛ مروارید بدل در تداول عامه. رجوع به مروارید بدل ذیل مروارید شود.
- مرواری پوکه ؛ مروارید بدل در تداول عامه. رجوع به مروارید بدل ذیل مروارید شود.
دانشنامه عمومی
مرواری، روستایی از توابع بخش دهدز شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان دهدز قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۳نفر (۴خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان دهدز قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۳نفر (۴خانوار) بوده است.
wiki: مرواری
گویش مازنی
/mervaari/ مروارید
مروارید
پیشنهاد کاربران
نام زن در زبان لری بختیاری به معنی
مروارید
مرواری::مروارید
مروارید
مرواری::مروارید
آقای اریا بهداروند من از طایفه منجزی تش پلنگ هستم لطفا یک سری اطلاعات رو اصلاح بفرمایید اول اینکه ما پلنگ ها اولاد های زیادی داریم که اولاد شهباز و برات و شمس علی چند تا از این اولاد ها می باشند که فامیل اله بخشی هم جزو اولاد شمس علی می باشد و همچنین اولاد قرقه شه جزو اولاد شهباز می باشد. قرقشه پسر علی باز هست و علی باز هم پسر شهباز و شهباز پسر خدابخش و خدابخش هم پسر میرزا پلنگ می باشد و بقیه اولادهای پلنگ هم به میرزا پلنگ میرسند
کلمات دیگر: