کلمه جو
صفحه اصلی

قدرشناس


مترادف قدرشناس : سپاسگزار، قدردان، نمک شناس

متضاد قدرشناس : حق ناشناس

برابر پارسی : ارزشناس

فارسی به انگلیسی

appreciator


appreciator, grateful

appreciator, appreciative, grateful


فارسی به عربی

مقدر

مترادف و متضاد

appreciative (صفت)
قدردان، قدرشناس، مبنی بر قدردانی

سپاسگزار، قدردان، نمک‌شناس ≠ حق‌ناشناس


فرهنگ عمید

آن که ارزش کسی یا چیزی را بداند، قدردان.

فرهنگ فارسی ساره

ارزشناس


پیشنهاد کاربران

واقف به ارزش چیزی را گویند. . . قدرشناسی ( ترازداری ) یکی از سرشت های نیک می باشد که نشانگر خرد است.

حق شناس


کلمات دیگر: