کلمه جو
صفحه اصلی

کبودشدگی

فارسی به انگلیسی

contusion

فارسی به عربی

کدمة

مترادف و متضاد

bruise (اسم)
ضرب، کبود شدگی، تباره، ضغطه

پیشنهاد کاربران

bruise
e. g. skin around the eye was bruised


کلمات دیگر: