کلمه جو
صفحه اصلی

غیر ممکن


مترادف غیر ممکن : محال، ممتنع، نشدنی، نامقدور، ناممکن

متضاد غیر ممکن : شدنی، ممکن

برابر پارسی : ناشدنی، نشدنی | نشدنی، ناشدنی

فارسی به انگلیسی

unthinkable, impossible

فارسی به عربی

رومانسی , مستحیل

مترادف و متضاد

impossible (صفت)
غیر عملی، غیر ممکن، ممتنع، نشدنی، نامحتمل، امکان نا پذیر، غیر میسر

inconceivable (صفت)
باور نکردنی، غیر ممکن، تصور نکردنی، غیر قابل ادراک

دانشنامه عمومی

غیرممکن ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
غیرممکن (ترانه کریستینا آگیلرا)
غیرممکن (فیلم ۲۰۱۲)

غیرممکن (ترانه کریستینا آگیلرا). «غیرممکن» ترانه ای از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا کریستینا آگیلرا است. این ترانه در آلبوم محروم (آلبوم کریستینا آگیلرا) قرار داشت.

غیرممکن (فیلم ۱۹۶۶). غیرممکن (عربی: المستحیل‎) یک فیلم به کارگردانی حسین کمال است که در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به نادیا لطفی و کمال الشناوی اشاره کرد.
۱۹۶۶ (۱۹۶۶)

غیرممکن (فیلم ۲۰۰۴). غیرممکن (به هندی: Asambhav) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی راجیو رای است. در این فیلم بازیگرانی همچون آرجون رامپال، پریانکا چوپرا، نصیرالدین شاه، دیپانیتا شارما، موهان آگاشه، یاشپال شارما، جامل خان ایفای نقش کرده اند.
۲۳ ژوئیه ۲۰۰۴ (۲۰۰۴-07-۲۳)

غیرممکن (فیلم ۲۰۱۲). غیرممکن (به انگلیسی: The Impossible) نام فیلم درامِ اسپانیایی است که در سال ۲۰۱۲ به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا ساخته شد.
۹ سپتامبر ۲۰۱۲ (۲۰۱۲-09-۰۹)
داستانِ غیرممکن بر پایهٔ تجربهٔ ماریا بلون، پزشک اسپانیایی، و خانواده اش در سونامی اقیانوس هند (۲۰۰۴) نوشته شده است. این خانواده برای گذراندنِ تعطیلاتشان به یکی از سواحل تایلند رفته بودند که با سونامی و مرگ مواجه می شوند.
این فیلم موفق شد در رشتهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازیِ نائومی واتس نامزد جایزه اسکار شود.

غیرممکن (فیلم). غیرممکن (به انگلیسی: The Impossible) نام فیلم درامِ اسپانیایی است که در سال ۲۰۱۲ به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا ساخته شد.

فرهنگ فارسی ساره

نشدنی، ناشدن


پیشنهاد کاربران

چیزی که نباید انجام بشه امّا
انجام میشه و میگن غیر ممکنِ

بعید

محال، ممتنع، نشدنی، نامقدور، ناممکن

Impossible
غیرممکن

نشدنی، غیر قابل انجام ، ناممکن، بعید

بعید
نشدنی
ناممکن
محال
غیرغابل انجام

در توان نبود، امکان نداشت، توان نداشت

محال


غیر ممکن :سخت و ناشدنی

نشدنی

مستحیل

مستحیل. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استحالة. مملو و ملآن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . || سخن که روی وی گردانیده باشند، یاسخن که سر و بن ندارد. ( منتهی الارب ) . سخن باطل. ( اقرب الموارد ) . رجوع به استحالة شود. || محال و ناممکن. ( غیاث ) ( آنندراج ) . ناشدنی. ممتنع. باورنکردنی : این خبر سخت مستحیل است و هیچ گونه دل و خرد این را قبول نمی کند. ( تاریخ بیهقی ص 515 ) .
چو مستحیلان شوم و حرامخواره نه ایم
از این سبب همه ساله اسیر حرمانیم.
مسعودسعد ( ص 366 ) .
مستحیل چگونه در حد امکان آید. ( سندبادنامه ص 70 ) .
واجب است و جایز است و مستحیل
تو وسط را گیر در حزم ای دخیل.
مولوی ( مثنوی ) .
گفتم این ماخولیا بود و محال
هیچ گرددمستحیلی وصف حال.
مولوی ( مثنوی ) .


کلمات دیگر: