residue (اسم)ته نشین، باقی مانده، پس مانده، زیادتی، فضله، فضولات، پس ماند، قسمت باقی مانده، تفاله ماندهreject (اسم)فضولاتrefuse (اسم)ترک، اشغال، انصراف، پس مانده، فضولات، ادم بیکارهgarbage (اسم)تفاله، روده، نخاله، اشغال، خاکروبه، زباله، فضولات، خش، اشغال وخاکروبهexcreta (اسم)مدفوعات، فضولات
فضولات. [ ف ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ فضول. ( فرهنگ فارسی معین ). بصورت جمع به معنی نجاست و مواد زائد به کار میرود.