کلمه جو
صفحه اصلی

قصابی کردن

فارسی به انگلیسی

butcher

فارسی به عربی

جزار

مترادف و متضاد

butcher (فعل)
کشتن، قصابی کردن، سلاخی کردن

فرهنگ فارسی

بشغل قصابی پرداختن

لغت نامه دهخدا

قصابی کردن. [ ق َص ْ صا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به شغل قصابی پرداختن. رجوع به قصاب شود.


کلمات دیگر: