مترادف فرهیخته : بافرهنگ، دانشمند، عالم، فاضل، مودب، متادب، متین
متضاد فرهیخته : نافرهیخته
برابر پارسی : پرهیخته
elevated, cultured, educated, finished, graduate, suave, polished, polite, recherché, refined, rounded, sophisticated, well-bred
(تلفظ: farhixte) ادب آموخته ، آموخته ، مؤدب ، فرهیخته ؛ برخوردار از سطح والایی از دانش ، معرفت یا فرهنگ .
بافرهنگ، دانشمند، عالم، فاضل ≠ نافرهیخته
مودب، متادب، متین
۱. بافرهنگ، دانشمند، عالم، فاضل
۲. مودب، متادب، متین ≠ نافرهیخته